نقد فیلم ملاقات خصوصی
فیلم «ملاقات خصوصی» اولین فیلم بلند «امید شمس» پس از حواشی و موانع زیاد، پس از یک سال از زمان اولین انتشار در جشنواره فجر سال ۱۴۰۰ در سینماهای کشور (دی ۱۴۰۱) اکران شده بود.
سرانجام بعد از نزدیک به دو سال نیز از آن سال، حال در پلتفرمهای مجازی در دسترس عموم قرار گرفته است.
فیلم «ملاقات خصوصی» از معدود فیلمهای سینمای ایران است که برخی تابوهای سینمایی را مورد دستاویز خود قرار داده و با عادیسازی در محیطدهی و شرایط جهان فیلمش از آن نگاه ممنوعه یا سفارشی پیش از خود تقریباً عبور کرده است.
اصلیترینِ این عبور نیز در نمایش شرایط زندان و دستباز بودنِ زندانیان در انجام اعمال خلاف خود در دل زندان میباشد که در این فیلم با رد و بدل کردن مواد و فروش آن به معرض نمایش درآمده است.
مورد دوم ملاقات های خصوصی در زندان میباشد که در این فیلم بازتر شده و حتی هزلپردازیهای کلامی نیز پیرامون آن صورت میگیرد هرچند که نگاه اصلی پشت فیلم همان نگاهِ کلیشهای و پندآموزِ سفارشی میباشد.
اما فیلم خوشبختانه وارد وادیِ شعار نمیشود و قابلیت زنندگی پیدا نمیکند.
داستان فیلم درباره دختری به نام «پروانه» (پریناز ازدیار) میباشد که با مردی از همبندیهای پدرش به نام «فرهاد» (هوتن شکیبا) که در زندان است ابتدا به طور مجازی وارد ارتباط شده و سپس این رابطه رنگ و بوی جدیّت به خود میگیرد.
بخشی از مفهوم عنوان فیلم یعنی «ملاقات خصوصی» حول رابطهی این دو تعریف میشود که آن کلیشهای های مرسوم را ندارد که اصلیترینش حول مذمومبودن مطلقِ رابطهی قبل از ازدواج است،
هرچند فیلم روی این نوع ارتباط مانور تمام و کمالی نمیدهد و خط داستانی دیگری را پیش میگیرد که رابطهی این دو نیز در آن رسمیّت پیدا کرده و از حالت تابو خارج میشود.
در این بین شخصیتپردازی فیلم نمود پیدا میکند زیرا که فیلم با وجود اینکه بر روی نوار باریک تابوها پیش میرود اما حواسش به آدمهایش به خصوص دو کاراکتر اصلیاش هست تا نگاههای برونمتنی کلیشهایشان نکند.
پردازش حول «پروانه» قابل توجه است که از انزجارش از اعتیاد یا یاغیگری گرفته (که البته این انزجار به تنفر نمیرسد) تا با طمأنینه پیش رفتنش در رابطه با «فرهاد» که شامل خلوتگاههای خُردی میشود که پیرامون علاقهاش به او شکل میگیرد.
در رابطه با «فرهاد» شخصیتپردازی کمی مشکل تر است زیرا که از قبال رفتار او هم تعلیق شکل میگیرد و هم عدم صداقتش.
البته از طرفی نیز تکلیف فیلمنامه کاملاً با او مشخص نمیشود زیرا برای اینکه اواخر فیلم ماجرا برای مخاطب ملتهب شود و قوهی قضاوت را برانگیخته کند، علاقهی او نسبت به «پروانه» را نادیده میگیرد و او را در پیش قاضیِ پرونده ترسو و منفعل نشان داده میشود.
عشق و علاقه فرهاد به همسرش «پروانه» نادیده انگاشته شده و با دو قطره اَشک ماستمالی میشود درحالیکه پیش از این «فرهاد» را عاشق و فداکار دیده بودیم به طوریکه حاضر نشده بود «پروانه» با خود مواد به زندان بیاورد.
در باب سایر کاراکترها هم فیلم کم و بیش به اندازه کار میکند؛ «کمهایش» حول کاراکتر برادرِ پروانه یعنی «ایمان» میباشد که صرفاً یک نقش کلیشهای در پوستین برادرِ قلچماق را دارد.
بیشتر کارکرد مُهرهمانند (چینشی) پیدا میکند تا یک برادر و همچنین حول کاراکتر «فریبا» که نه نیازش به همسرش مشخص میشود و نه حتی دفاعش از «فرهاد» رنگ و بوی واقعیت به خود میگیرد.
درمورد بازیها باید گفت که قابل قبول هستند مخصوصا زوج اصلی که حد و اندازهی کاراکترهایشان را شناخته و از ساحت وجودی کاراکتر بیرون نمیزنند و تدوین هم در کنار موسیقیمتن دلانگیز اثر از عوامل دیدنی بودن این فیلم میشود.
در مجموع با همهی شخصیتپردازی های درست و غلط که پردازششان کم و بیش های خود را دارد اما فیلم «ملاقات خصوصی» فیلم دیدنی و قابل پیشنهادی میباشد که هرچند در ابتدا شاید حدسهایی مبنی بر کلیشهای بودن یا شعاری بودنش نیز بزنیم.
این فیلم اما خوشبختانههایی دارد که نمیگذارد نگاههای سفارشی و نصیحتطورِ برونمتنی بر فیلم سایه انداخته و آن را برای مخاطبان خود زننده کند.
در آخر باید گفت ارزش حقیقی «ملاقات خصوصی» را عنصر زمان معلوم میکند اما در کوتاه مدت باید گفت از فیلمهای قابل پیشنهاد و تأمل سینمای ایران محسوب میشود.
اختیر داری
۰
۰