۲۰ فیلم هیجان‌انگیز با محوریت هواپیما

همه از پرواز اندکی دلهره دارند؛ عبور از گیت امنیت فرودگاه، غلبه بر عجله، چک کردن چمدان، و همه اینها قبل از اینکه مجبور شوید سوار هواپیما شوید، خود تجربه‌ای تنش آفرین است. جالب است بدانید در یک نظرسنجی بیش از ۲۵ میلیون آمریکایی به ترس از پرواز اعتراف کرده‌اند، و من پیشاپیش می‌گویم که این فهرست ما در «ویجیاتو» ترس کسی را فرو نخواهد نشاند، بلکه شاید او را بیشتر به وحشت از این غول آهنی هوایی تشویق کند. هالیوود در زمینه کاوش در اضطراب‌های روزمره در صدر قرار دارد، بنابراین جای تعجب نیست که ده‌ها فیلم کلاسیک با محوریت هواپیما در طول سال‌ها وجود داشته است.

برای پرواز در ارتفاع ۳۰۰۰۰ فوتی از سطح زمین یا به خصوص دریا، یک آسیب‌پذیری خاص کلاستروفوبیک وجود دارد که هواپیماها را به محیطی طبیعی برای فیلم‌های ترسناک تبدیل می‌کند. بودن در این ارتفاع به اندازه کافی وحشتناک است. این احتمال که ممکن است چیزی اشتباه پیش برود، تنها وحشت را تشدید می‌کند. بنابراین، هواپیما و وحشت یک مسابقه طبیعی هستند. مطمئناً، هواپیماها صحنه مناسبی را برای موقعیتی که اشتباه پیش رفته است (معمولاً شامل هواپیماربایی) می‌سازد، اما اگر دیدگاه خود را گسترش دهید، خواهید دید که فیلم‌های مربوط به هواپیما راهی را برای مردم ارائه می‌دهند تا درباره قهرمانان هوانوردی و رویدادهای واقعی در زندگی اطلاعات کسب کنند.

اگر می‌خواهید کمی هیجان‌ و تنش را تجربه کنید به جای درستی آمده‌اید. این فهرست از فیلم‌های با محوریت هواپیما همه این‌ها را دارد؛ از وحشت‌های فراطبیعی گرفته تا درام‌های تاریخی زندگی‌نامه‌ای، کمدی‌های خنده‌دار تا فیلم‌های اکشن هیجان‌انگیز که تضمین می‌کنند کف دست شما عرق کند.

---

«Non-Stop»

از یک معمای قتل گرفته تا یک بحران پرمخاطره در ارتفاع ۳۶۰۰۰ فوتی در آسمان؛ «بدون توقف» تمام ویژگی‌های یک فیلم کلاسیک هیجان‌انگیز با محوریت هواپیما را دارد. مارشال هوایی، بیل مارکس که یک مامور الکلی است، از شغل هواپیمایی خود که به نظر او یک کار کسل‌کننده است، به شدت خسته و ناراحت شده است. اما در حالی که این شخص در یک ماموریت پرواز بر فراز اقیانوس اطلس به لندن است، ناگهان او شروع به دریافت زنجیره‌ای از پیام‌های متنی مرموز از یک شماره ناشناس می‌کند که به او دستور می‌دهد ۱۵۰ میلیون دلار به یک حساب خارج از کشور ارسال کند. اگر او نتواند این کار را به پایان برساند، هر ۲۰ دقیقه یک نفر از مسافران درون هواپیما می‌میرد تا زمانی که چرخ‌ها به زمین برسند.

«Sully»

همان‌قدر که فیلم‌های با موضوع هوانوردی یا هواپیما می‌توانند هیجان‌انگیز باشند، به همان میزان می‌توانند مانند «سالی» بسیار آموزنده باشند. این فیلم درام زندگی‌نامه‌ای به کارگردانی کلینت ایستوود، بازگویی تاریخی زمانی است که پرواز ۱۵۴۹ خطوط هوایی ایالات متحده با گله‌ای از غازها برخورد کرد که منجر به فرود اضطراری ایمنی در رودخانه هادسون نیویورک شد. اما این حادثه وحشتناک به لطف خلبان قهرمان چسلی سالی سولنبرگر به خیر گذشت و همه ۱۵۵ سرنشین هواپیما جان سالم به در بردند. این حادثه منجر به یکی از مشهورترین حوادث تاریخ هوانوردی شد. اما تحقیقاتی که روی داد، شغل، شهرت و سلامت روانی سالی را به سمت یک مارپیچ رو به پایین سوق داد.

«United 93»

بر اساس وقایع و رخداد‌های واقعی، «یونایتد ۹۳» یکی از چندین فیلم با موضوع هواپیما و ماجرای ۱۱ سپتامبر است که پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ توسط پل گرین گراس کارگردان سری فیلم‌های بورن تولید می‌شود. در آن روز وحشتناک، دو هواپیمای ربوده شده به مرکز تجارت جهانی برخورد و سپس سقوط کردند و یک هواپیما دیگر به ساختمان پنتاگون ضربه زد. با این حال، این فیلم حول محور ربودن پرواز ۹۳ خطوط هوایی یونایتد است که در نزدیکی شانکسویل سقوط کرد، و مسافران قهرمان و اعضای خدمه‌ای که به مقابله با تروریست‌ها پرداختند. از میان چهار هواپیمای ربوده شده، یونایتد ۹۳ تنها هواپیمایی بود که به هدف مورد نظر خود که گمان می‌رفت ساختمان کنگره در واشنگتن دی سی باشد، اصابت نکرد.

«Flight»

«پرواز» با حضور بازیگر تحسین‌شده چون دنزل واشنگتن، داستان خلبان ویپ ویتاکر را دنبال می‌کند که هواپیمایش در ارتفاع ۳۰۰۰۰ پایی دچار نقص مکانیکی می‌شود و او و هرکسی را که سوار هواپیمایش می‌شود به سمت مسیری از خانه‌های درون شهری می‌فرستد. بنابراین باید گفت این خلبان به نوعی یک فرود تصادفی معجزه آسا انجام می‌دهد. پس از حادثه همه او را ستایش می‌کنند و بلافاصله به او لقب یک قهرمان هواپیمایی می‌دهند، اما همه اینها به سرعت محو می‌شود زمانی که یک وکیل برای شرکت هواپیمایی ظاهر شده و فاش می‌کند که نمونه خون ویپ از بیمارستان، جایی که او در شب سقوط هواپیما تحت درمان بود، نشان می‌دهد که او الکل مصرف کرده است. در سیستم او یک بررسی تصادف آشکار می‌شود و اعتیاد ویپ به مواد مخدر و الکل چالش داستانی این فیلم را شکل می‌دهد.

«۷۵۰۰»

عنوان این اثر مهیج به محوریت هواپیما و با بازی جوزف گوردون-لویت، اساساً داستان خود را نشان می‌دهد. این عدد همان کد اضطراری است که خلبانان از آن برای نشان دادن هواپیماربایی به سمت اتاق کنترل زمینی استفاده می‌کنند، دقیقاً موقعیتی است که شخصیت ترسو گوردون-لویت، توبیاس، هنگام پرواز با هواپیمای ربوده شده ایرباس A۳۱۹ از برلین به پاریس در آن قرار می‌گیرد. چندی پس از برخاستن، گروهی از تروریست‌ها موفق می‌شوند با چاقو از کنار خدمه عبور کرده و وارد کابین خلبان شوند. علیرغم مجروح شدن توبیاس و سایرین، مهمانداران هواپیما می‌توانند به اندازه کافی کنترل اوضاع را در دست بگیرند تا توبیاس کابین خلبان را قفل و پیچ کند و یک ۷۵۰۰ را به کنترل زمینی بفرستد. او فرود اضطراری را آغاز می‌کند در حالی که به طور همزمان برای امنیت مسافرانش نیز التماس می‌کند.

«Up in the Air»

اغلب از اینکه ستاره‌های سینما مانند کری گرانت یا فیلمسازانی مانند بیلی وایلدر در هالیوود امروزی وجود ندارند ابراز تاسف می‌شود. هنرمندانی مانند آنها به سختی به دست می‌آیند. با این حال، جرج کلونی و جیسون ریتمن برای یک مدت کوتاه و منحصر به فرد، استعدادهای خود را به کار گرفتند و به ترتیب تأثیرات بسیار چشمگیر گرانت و وایلدر را در این اثر تکرار کردند.

«بالا در آسمان» از نوادگان به حق «آپارتمان» وایلدر است که همان غم و اندوه محل کار را تداعی می‌کند. کلونی نقش یک مدیر شرکتی را بازی می‌کند که زندگی خود را در هواپیما می‌گذراند و شروع به این سوال می‌کند که آیا زمان باقی مانده را تلف می‌کند یا خیر. لحظات دلخراش و برخی خنده دار وجود دارد که او تلاش می‌کند جرقه درونی خود را دوباره روشن کند، و ریتمن (که با شلدون ترنر فیلمنامه را نوشته است) این سوزن را به گونه‌ای می‌زند که کمتر کارگردانی از آن زمان تاکنون موفق شده است.

«Flightplan»

اگر قبلاً نمی‌توانستید بگویید، فیلم‌های هیجان‌انگیز با محوریت هواپیما تقریباً همه از قالب مشابهی پیروی می‌کنند که معمولاً نوعی هواپیماربایی را شامل می‌شود، اما «نقشه پرواز» تنها فیلم هواپیمایی است که روی یک رمز و راز تاریک تمرکز می‌کند و در یک هواپیما دو طبقه مرموز اتفاق می‌افتد. اگرچه هیچ چیز جدیدی در مورد تجربه این مسافران نیست، اما مهندس هواپیما کایل پرات به همراه دختر خردسالش پرواز طولانی از آلمان به نیویورک را برای دفن همسرش انجام می‌دهد. پس از بیدار شدن از یک چرت آرام، کایل متوجه می‌شود که صندلی کنار او، صندلی دخترش، خالی است. در وحشت، او شروع به جستجوی هواپیمای دو طبقه می‌کند، اگرچه کاپیتان و مارشال هوایی می‌گویند که دختر کایل هرگز از ابتدا سوار این هواپیما نشده است.

«Plane»

شاید سوال باشد چه مقدار از این فیلم اکشن در واقع در هواپیما می‌گذرد؟ صادقانه بگویم، شاید حدود یک سوم زمان فیلم. اما زمان سپری شده در هواپیما بسیار وحشتناک است، زیرا پرواز کاپیتان برودی تورنس (جرارد باتلر) که در حال خلبانی به سمت توکیو است، با مشکلات وحشتناک زیادی روبرو می‌شود. پس از یک کار قهرمانانه از سوی یک خلبان و فرود موفقیت آمیز هواپیمای آسیب دیده خود در طوفان آن هم در یک جزیره ناشناس، این خلبان نترس خود و مسافران را در بین گروهی شبه نظامی که قصد گروگان گرفتن هواپیما و مسافرانش را دارند، می‌یابد؛ آیا سرنوشت این هواپیما و مسافرانش چه خواهد شد؟! فیلم «هواپیما» یک اثر اکشن به کارگردانی ژان فرانسوا ریشه فرانسوی و با بازی جرارد باتلر و مایک کولتر است که سعی می‌کند با یک فرمول ساده مخاطب را به خود جذب کند.

«Red Eye»

ملاقات با هم‌وطن خود در هواپیما باید یکی از کلیشه‌ای‌ترین و در عین حال دوست‌داشتنی‌ترین ملاقات‌ها در تاریخ ملاقات‌های ناز و شیرین باشد؛ این دقیقاً همان چیزی است که مدیر هتل لیزا ریزرت وقتی پسر خوش‌تیپی را مشاهده می‌کند به آن فکر می‌کند. اما این دوستی اتفاقی کاملا برنامه ریزی شده است. شخصیت جکسون ریپنر نقشه‌های بزرگ و ترسناکی برای این مدیر هتل دارد که شامل قتل رئیس امنیت داخلی آمریکا می‌شود. برای اینکه این اتفاق بیفتد، او به لیزا دستور می‌دهد که شماره اتاق خاصی را در هتلش به مقام رسمی بدهد. اگر او به گفته این قاتل روانی عمل نکند، باید با پدرش که جکسون قبلاً او را ربوده است خداحافظی کند.

نام وس کریون مترادف با وحشت بود، اما این مرد مطمئناً زمانی که دوست داشت می‌توانست یک تریلر فوق‌العاده بسازد. «چشم قرمز» یکی از نادیده‌ گرفته شده‌ ترین فیلم‌های این کارگردان است، و با این حال، گواهی بر تسلط او بر سرعت، تعلیق و اجراست. با ۸۵ دقیقه ناچیز، «چشم قرمز» ممکن است بهترین فیلمی باشد که در طول یک پرواز سریع می‌توانید از آن استفاده کنید.

«Amelia»

هیلاری سوانک، بازیگر برنده دو جایزه آکادمی اسکار، شخصیت آملیا ارهارت را در این فیلم زندگی‌نامه‌ای قانع‌کننده در مورد اولین خلبان زن که به تنهایی از اقیانوس اطلس عبور کرد، به تصویر می‌کشد. این فیلم که مملو از اطلاعاتی در مورد زندگی و حرفه هوانوردی آملیا است، از جمله رکوردهای سرعت و ارتفاع زیادی که او به ثبت رساند، به شدت بر بزرگترین و خطرناک ترین ماموریت او که در نهایت منجر به مرگ این شخصیت شد، تمرکز دارد: تبدیل شدن به اولین خلبان زن که به اطراف دنیا با هواپیما پرواز می‌کند. اگر پرتره‌ای آموزنده با محوریت هواپیما می‌خواهید، پس نباید دیدن این اثر را از دست بدهید.

«Top Gun»

هیچ فهرستی از فیلم‌های با مضمون هواپیما بدون «تاپ گان» با حضور تام کروز جوان کامل نمی‌شود. این اثر سینمایی پر اکشن، داستان خلبان ماوریک و خلبانان جنگنده مدرسه سلاح‌های جنگنده نیروی دریایی ایالات متحده را دنبال می‌کند که در تلاش هستند تا مهارت‌های هوانوردی خود را تحت فرماندهی مربی پرواز بسیار باهوش و جذاب خود شارلوت بلک‌وود تقویت کنند. ماوریک برنامه‌هایی برای تسلط بر کابین دارد، اما نگرش بیش از حد، اعتماد به نفس زیاد و شخصیت عاقل او همچنان مانع در مقابل خود مشاهده می‌کند. او اگر بخواهد در این تیم باشد باید رفتار خود را برای انجام یک ماموریت تغییر دهد. جالب است بدانید دنباله این فیلم با عنوان «تاپ‌گان: ماوریک» امسال با فروش بیش از یک میلیارد دلار توانسته نامزدی بهترین فیلم آکادمی اسکار را برای خود کسب کند.

«Planes»

جدایی لذت‌بخش از فیلم‌های سنگین‌تر این فهرست، شامل انیمیشن بلند دیزنی «هواپیماها» است. انیمیشن «هواپیماها»، فیلمی درباره روبه‌رو شدن با ترس‌های شخصی است. این فیلم داستان داستی را روایت می‌کند، هواپیمای غبارآلود که چیزی جز پرواز در سراسر جهان و رقابت در مسابقه افسانه‌ای برای هواپیما‌ها نمی‌خواهد. تنها مسئله این است که او به شدت از ارتفاع می‌ترسد. اگر به دقت این انیمیشن را گوش کنید صدای برخی از افراد مشهور هالیوودی مورد علاقه خود را مشاهده می‌کنید، از جمله استیسی کیچ، جولیا لوئیس-دریفوس، پریانکا چوپرا و چند صدای سرگرم‌کننده دیگر.

«The Terminal»

این فیلم در حاشیه هواپیما‌ها و در یک فرودگاه جریان دارد؛ اگر تا به حال مجبور شده‌اید یک شب را در ترمینال فرودگاه بگذرانید، پس حتما باید این کمدی به رهبری تام هنکس را به لیست تماشای خود اضافه کنید. ویکتور ناوورسکی پس از فرود هواپیمای خود در فرودگاه JFK در نیویورک متوجه می‌شود که جنگی در کشورش آغاز شده است. در نتیجه، وزارت امنیت داخلی آمریکا به او اجازه ورود یا خروج از ایالات متحده را به دلیل سیاست‌های بین المللی نمی‌دهد. ویکتور چاره‌ای جز اقامت موقت در داخل ترمینال ندارد. او تمام وعده‌های غذایی خود را در اطراف رستوران فرودگاه می‌خورد، با کارگران کیوسک پذیرش دوستی برقرار می‌کند و حتی عاشق یک مهماندار هواپیما (کاترین زتا جونز) می‌شود. آیا ویکتور هرگز از ترمینال خارج خواهد شد؟! این فیلم را حتما تماشا کنید.

«The Captain»

این فیلم چینی به کارگردانی اندرو لائو بر اساس داستان واقعی یک پرواز خطوط هوایی سیچوان در کشور چین ساخته شده است که با شکسته شدن شیشه جلو در کابین خلبان در ارتفاع ۳۰۰۰۰ فوتی بالای فلات تبت، خلبان هواپیما تقریباً صندلی خود را از دست می‌دهد و چند مسافر نیز دچار حادثه می‌شوند. تیم حاضر در کابین خلبلن به دلیل کمبود اکسیژن تحت فشار، هوشیاری خود را از دست می‌دهند، و این شروع یک فاجعه وحشتناک است. در این بازگویی هیجان‌انگیز، خلبان و خدمه‌اش بلافاصله وارد حالت پرواز دارای خطر سقوط می‌شوند و برنامه‌ای برای فرود اضطراری طراحی می‌کنند و در عین حال سعی می‌کنند سلامت و ایمنی مسافران هواپیما را نیز زیر نظر بگیرند.

«Neerja»

این فیلم یک تریلر بیوگرافی هندی درباره تلاش‌های قهرمانانه نیرجا بانوت یک مهماندار هواپیمای ۲۲ ساله‌ای است که جان خود را در حین محافظت از جان ۳۵۹ مسافر و خدمه در مقابل گروهی تروریست فدا کرد. این فیلم بر اساس حادثه هواپیما ربایی پرواز شماره ۷۳ پان‌آم ساخته شده‌ است که طی آن دختری ۲۳ ساله به نام نیرجا بانوت، جان صدها انسان را نجات داد و خودش جانش را از دست داد. این هواپیما ربایی زمانی که هواپیما در فرودگاه بین‌المللی جناح کراچی پاکستان توقف داشت انجام شد. این هواپیما با ۳۷۹ سرنشین قرار بود از مبدأ فرودگاه بین‌المللی چاتراپاتی شیواجی بمبئی به مقصد فرودگاه بین‌المللی جان اف کندی نیویورک پرواز کند و در فرودگاه‌های بین‌المللی جناح و فرودگاه فرانکفورت نیز توقف‌هایی داشته باشد.

«Snakes on a Plane»

فیلم «مارها در هواپیما» در مورد قرار گرفتن انسان در مکان اشتباه، آن هم در زمان نامناسب صحبت می‌کند. شان جونز در حال رفتن به دوچرخه سواری با دوچرخه خاکی خود بود که به طور تصادفی شاهد یک قتل می‌شود. حالا او سوژه یک گروه خلاف‌کار برای نابودی است. به طور کلی داستان فیلم درباره آزاد شدن صدها مار از نژادهای مختلف بسیار سمی در یک هواپیمای مسافربری است تا یک شاهد را به قتل برسانند. این مارها با بویی که روی گل‌ها گرده افشانی شده بسیار وحشی شده‌اند و شروع به نیش زدن مسافران می‌کنند. بنابراین تصور این که در یک سفر هوایی ناگهان قربانی حمله مارهای سمی شوید، خود یک عامل جذاب و وحشتناک برای تماشای این فیلم است.

«Air Force One»

در دل داستان این فیلم اکشن هواپیمایی، رئیس جمهور جیمز مارشال (هریسون فورد) و هواپیما ایر فورس وان او توسط تروریست‌های روسی ربوده می‌شود و در قالب یک فیلم اکشن مناسب، تنها رئیس جمهور است که می‌تواند همچون یک جان سخت از دستگیری طفره برود و خانواده‌اش را نجات بدهد. ولفگانگ پترسن فقید (کارگردان فیلم تروی) و بزرگ می‌دانست چگونه سرگرمی‌های پاپ کورنی را با یک ایده در ظاهر خنده‌دار هدایت کند، و این دقیقاً همان چیزی است که او اینجا به ما می‌دهد. گری اولدمن در نقش رهبر تروریست‌ها به طرز شگفت انگیزی فوق العاده است، و فورد آخرین اجرای اکشن فوق العاده خود را به ما ارائه می‌دهد. این فیلم مصداق بارز یک جان سخت در هواپیما است، که قهرمان آن یک رئیس جمهور است.

«The Aviator»

یک فیلم بیوگرافی دیگر با محوریت هواپیما! این یکی تقریباً دو دهه از زندگی حرفه‌ای تاجر افسانه‌ای هاوارد هیوز را پوشش می‌دهد. هیوز، میلیاردر و کارگردان سینما، که به دلیل ارتباط عاشقانه با کاترین هپبورن شناخته می‌شود، نقشی مبتکر، ترویجی و مالی در طراحی هواپیماهای آزمایشی از اواخر دهه ۲۰ تا دهه ۴۰ میلادی ایفا کرد. یکی از بزرگترین موفقیت‌های او خرید و گسترش خطوط هوایی Trans World (TWA) بود. هیچ رویایی برای او خیلی بزرگ نبود و هیچ جراتی برای او خیلی خطرناک نبود. لئوناردو دی کاپریو در سال ۲۰۰۵ برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد در فیلم درام برای ایفای نقش هیوز شد. اگر عاشق سینما، هیجان و هواپیما هستید، دیدن این فیلم یک کار ضروری است.

«Airplane»

تِد استرایکر یک خلبان جنگنده سابق نیروی هوایی است که ترس شدیدی از پرواز دارد و هنوز هم به مهماندار جنگی قدیمی‌اش، الین دیکنسون، آویزان است. اگر او می‌توانست یکی از این دو چیز را فتح کند، زندگی خود را موفقیت آمیز می‌دانست، بنابراین در پرواز الین از لس آنجلس به شیکاگو صندلی رزرو می‌کند. او تقریباً چهار ساعت فرصت دارد تا خواسته خود را به دست آورد، اما در عوض پس از از هوش رفتن خلبان با یک بیماری خطرناک ناشی از غذا، تد دوباره در کابین خلبان قرار می‌گیرد تا با ترس شدید خود و حفظ جان مسافران به چالش کشیده شود. به سختی می‌توانید کمدی قابل نقل قولی مانند این فیلم را پیدا کنید، و به همین دلیل، ما آن را در میان تمام مواردی که ذکر شد، به لیست برترین آثار با محوریت هواپیما اضافه کردیم.

«Con Air»

نیکلاس کیج برای مدت طولانی یک بازیگر عجیب و غریب بوده است که به راحتی می‌توان فراموش کرد او زمانی بزرگترین ستاره اکشن جهان بود. در حالی که افرادی مانند شوارتزنگر و استالونه در حال محو شدن بودند، کیج از آثار کلاسیکی مانند «هواپیمای محکومین» یا «تغییر چهره» و حتی فیلم «صخره» به طرز مضحکی برای خودنمایی در این ژانر استفاده می‌کرد. کیج نقش کامرون پو، یک تکاور ارتشی را بازی می‌کند که به دلیل قتل عمد به زندان می‌رود و زمانی که همبندان کنترل هواپیمایشان را به دست می‌گیرند، آزادی او به تعویق می‌افتد. افرادی که «هواپیمای محکومین» را ساختند دقیقاً لحن مناسب برای یک اکشن پاپ‌کورنی را می‌دانستند. همین امر باعث شده تماشای فیلم یک لذت شیرین و سرگرم‌کننده باشد.

انتخاب ویژه نویسنده | «Final Destination»

اگر بخواهیم از ترکیب ژانر وحشت با داستان یک هواپیما حرف بزنیم، باید در مورد ترس موجود در فیلم «مقصد نهایی» صحبت کنیم. فرنچایز «مقصد نهایی» تقریباً مانند هر فرنچایز ترسناکی به هدر رفت، اما نسخه اصلی آن در سال ۲۰۰۰ همچنان یک چرخش دلخراش و نسبتاً مبتکرانه در مورد مفهوم سرنوشت است. مفهوم اجتناب از سقوط هواپیمای فاجعه‌بار از طریق یک پیش‌آگاهی به موقع به اندازه کافی ترسناک است، چه رسد به اینکه ایده مرگ با شرایط مختلف نیز به آن افزوده شود. این فیلم بهترین بازیگران فرنچایز را فراهم می‌کند و تیم بازیگری نیازهای فیلمنامه را برآورده می کنند.

با این حال، در پایان روز، این مرگ‌های مبتکرانه هستند که باعث می‌شوند «مقصد نهایی» در ذهن ما بماند: خفگی در وان حمام، خانه در حال انفجار، و البته پروازی که باید همه آنها را از ابتدا می‌گرفت. این باعث می‌شود که بخواهید در هنگام برخاستن، دسته‌ی بازو را کمی محکم‌تر بگیرید.